عکاسی معماری داخلی و ترفند هایش، شاید در نگاهِ اول واقعا بدیهی و راحت به نظر برسد. اما اگر انقدر مثلِ آب خوردن است پس چرا ما یک رشته تخصصی برای فراگیری این هنر در دانشگاه های دنیا داریم؟
چرا عکسانِ حرفه ای این حوزه با دستمزد های کلان حاضر به همکاری هستند؟
اصلا اگر کارِ راحتی است چرا وقتی خودمان می خواهیم یک عکس از نمایِ داخلی خانه بگیریم، آنقدر ناشیانه کادر را می بندیم که نتیجه اش در آخر شبیه به عکس از دخمه قباد در فیلمِ خوابگاه دختران درمی آید؟
اگر شما هم این پرسش ها ذهنتان را درگیر کرده است، با ما هم قدم شوید.
عکاسی معماری داخلی چیست؟
نمایِ بیرونی یک ساختمان هر آن قدر هم که ظرافت کاری و جذابیتِ هنری آرشیتکتی داشته باشد، باز هم هیچ وقت به خیره کنندگی معماری داخلی نمی شود.
چون داخلِ یک ساختمان همواره سرشار از جزئیاتِ ریز و درشت است و همین هم عاملِ جان گرفتنِ عکاسی معماری مدرن می شود.
در این شاخه، سوژه اصلی شما نمایِ داخلی یک بناست. اما این به تصویر کشیدن باید به گونه ای باشد که علاوه بر نمایشِ دقیق ساختارِ مهندسی و معماری، جنبه های زیبایی شناسی آن هم چشم نواز به نظر برسد.
از مواردِ مهمی که در عکاسی معماری مورد بحث است، مسئله پرسپکتیو است چون خیلی از بنا ها اندازه نا متعارفی دارند.
شاخه های عکاسی معماری شاملِ:
- عکاسی معماری معاصر
- عکاسی پست مدرن
- عکاسی از بنا های سبک گوتیک
- عکاسی کلاسیک
مقدماتِ اصلیِ عکاسی معماری داخلی
ما در عکاسی از فضای داخلی قصد داریم آرامشِ دلپذیری که در محیط حکم فرماست را برای بیننده به تصویر بکشیم. پس از همین حالا باید بگوئیم کارِ راحتی در پیش نداریم.
از طرفی تجهیزاتی مثلِ دوربین حرفه ای و دیجیتال، سه پایه، فلاش پرتابل و سافت باکس هم جزء ملزومات اولیه این سبک از عکاسی است. اما در کنارِ تمامِ این ها باید تکنیک هایی برای تزریق جذابیت و گیرایی به عکس به کار ببندیم. از جمله:
جنونِ کمال داشته باشید
بعضی از بنا ها در عکاسی معماری داخلی، خودشان با زبانِ بی زبانی حرف می زنند و نحوه درستِ عکاسی از آن ها را به شما یاد می دهند. بعضی طراحی ها به شدتِ متقارن هستند و همین قرینه بودن می تواند دستاویزی برای ثبتِ یک عکسِ پست مدرن داخلی باشد.
بعضی دیگر در اسکلت بندیشان هیچ الزامی برای قرینه بودن رعایت نکردند و همین سبب می شود تا شما برای پیدا کردنِ بهترین زاویه کمی بیشتر از حدِ نرمال وقت بگذارید.
توجه داشته باشید که در هر دو مورد، ما قصد داریم جذاب ترین ویو را به تصویر بکشیم و حیرت انگیز ترین پس زمینه را خلق کنیم طوری که مخاطب خودش را مثلا در آرامشِ کاناپه گوشه سمتِ چپ عکس حس کند.
به صورتِ کلی در این سبک از عکاسی سعی کنید بیشتر از دو دیوار در عکس وجود نداشته باشد. از ویو پنجره های بزرگ هم بیشترین استفاده را ببرید.
از نور روز بهترین استفاده را بکنید
در منابعِ جسته و گریخه و غیر متمرکزِ آموزش عکاسی از فضای معماری داخلی آمده است که نورِ روز بهترین گزینه روی میزِ شماست. علتش هم منطقی است. ما قصد داریم یک آرامشِ رئال و به دور از مصنوعی سازی را به مخاطب نشان بدهیم، پس در نتیجه راهی به غیر از استفاده از نورِ طبیعی را نداریم.
نورگیر ها در معماری مدرن بر عکسِ معماری سنتی، جایگاهِ مهمتری دارند طوری که دیگر شاهدِ پنجره های کوچک با شیشه های رنگی نیستیم. همین عامل خودش بهترین ویو و مناسب ترین منبع نور را در اختیارِ عکاسِ امروزی قرار می دهد.
پس کنار زدنِ پرده ها در هنگامِ عکاسی از فضایِ داخلی، بهترین حربه شما برای استفاده نکردن از فلاش پرتابل است.
عظمتِ واقعی را به تصویر بکشید
استفاده از لنز های واید در عکاسی معماری داخلی، مناسب ترین گزینه شماست.
این لنز به شما کمک می کند تا زاویه گسترده تری را به نمایش بگذارید. اما توجه داشته باشید که ما نمی خواهیم بیننده را گول بزنیم و دو طرفِ کادر را آن قدر کش و قوس دار نشان بدهیم که بنا شبیه به تونل زمان به نظر برسد.
برای این کار اگر بتوانید در کُنجِ درست، فاصله کانونی را روی 25 میلیمتر ( یا دو درجه کمتر یا دو درجه بیشتر) تنظیم کنید، نتیجه کار با واقعیت مو نمی زند.
اهمیت عمق میدان در عکاسی معماری داخلی
نمی دانیم درباره عمق میدان و گشودگی دیافراگم چقدر می دانید. مثلا این که هرچه دیافراگم بازتر باشد، عمق میدان کمتر می شود و پس زمینه بوکه تر می شود و بر عکس را می دانید؟
ما در تکنیک های عکاسی معماری داخلی، دقیقا با همین (بر عکس) کار داریم. یعنی می خواهیم دیافراگم را آنقدر ببندیم تا عمقِ میدان زیاد شود و پس زمینه با شارپ ترین و واضح ترین حالتِ ممکن به بیننده نمایش داده شود.
برای این کار با توجه به شلوغی دکوراسیونِ پس زمینه و نورپردازی صحنه، شما باید دیافراگم را تقریبا بینِ چیزی مثلِ f6 تا f11 ببندید.
می خواهید درباره عمق میدان بیشتر بدانید؟ پس مقاله عمق میدان در عکاسی را بخوانید…
نتیجه گیری
شما هرگز نمی توانید با خواندنِ چهار نکته به برترین عکاسِ معماری داخلی معاصر تبدیل شوید. ما نهایتا بتوانیم تجربیاتمان را در اختیارتان بگذاریم.
مثلا بگوئیم حتما از سه پایه برای رسیدن به ثبات استفاده کنید. یا گاهی علاوه بر نورِ طبیعی نیاز است هر چه چراغ در صحنه وجود دارد را روشن کنید تا محیط درخشان تر به نظر برسد.
در نهایت این شما هستید که باید خلاقیت نشان بدهید و اصلا گاهی بگذارید خودِ بنا داستانش را روایت کند. این سبک از عکاسی در سال های گذشته خصوصا برای معرفی بنا های تجاری و یا فروشِ املاک و مستغلات از اهمیتِ دو چندانی نسبت به سال های قبل برخوردار شده است.
اما باید گفت کسی که زبانِ خشت و آجر را بداند و او را سوژه کارش قرار بدهد، یک آدم معمولی نیست بلکه هنرمندی افسانه ای است.
وقت سوال آخر مقاله است. تا به حال برای فروشِ خانه یا بنایی که در آن کار می کنید، عکاسی معماری داخلی را تجربه کرده اید؟
چقدر توانسته اید جزئیات را برای مشتری به دیدنی ترین شکلِ ممکن به نمایش بگذارید؟